گفتم: «حالش خیلی بهتره ولی حتی موقعی که غرق خوابه، انگشتاش تکون میخورن. انگار دارن پیانو میزنن.» دکتر گفت: «شاید انگشتاش از خودش حافظهٔ قویتری دارن؛ بیقرار یه چیزی یا یه کسیان و از دلتنگیه که خوابشون نمیبره.» بعد چشمک زد و رفت.
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 54