570

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

از گیجی قبل اتاق عمل، از دستپاچگی بعدش، از جملهٔ آخر آقای دکتر که گفت از یک تا ده بشمار و به چیزی که خیلی دوست داری فکر کن، از خون، از آن‌همه خون که اطراف صورتم پخش شده بود و نمی‌دانستم مال شروع شدن همه‌چیز است یا تمام شدن همه‌چیز، از مرگ که بیشتر از همیشه نزدیک شده بود، از ترس، از وهم، از جنون؛ تنها خیال تو را برداشتم و از اتاق زنده بیرون آمدم.

خواندن ندارد...
ما را در سایت خواندن ندارد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 26 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 5:07